.... مــــدیـــران بخـــوانـــنـــد ....

جدیدترین مقالات و نکات مهم مدیریتی برای مدیران امروز و فردای ایران زمین

.... مــــدیـــران بخـــوانـــنـــد ....

جدیدترین مقالات و نکات مهم مدیریتی برای مدیران امروز و فردای ایران زمین

راهکارهایی ساده در مدیریت اثربخش

  1)     به ‌‌جای یافتن مقصر و سرزنش وی مشکل را حل کنید.

2)     به کارکنان بگوئید نتیجه مورد نظر شما از انجام کار چیست، نه اینکه چگونه کار را انجام دهند.

3)     انجام وظایف را مدیریت کنید، نه نوشته‌های روی کاغذ را.

4)     هر کاری را خودتان انجام ندهید.

5)     انتظار نداشته باشید کاری را که بد شروع کرده‌اید بتوانید به سادگی بهبود ببخشید.

6)     از دفتر خود خارج شوید.

7)     در رهبری کارکنان، خود کارمند نمونه باشید.

8)     کارهای ساده را به دیگران واگذار کنید.

9)     تظاهر به خوبی نکنید.

10)    کیفیت، هماهنگی برای دستیابی به ضرورت‌ها و نیازمندی‌هاست.

11)    از اشتباهات دیگران درس بگیرید.

12)    هدف‌های هوشمندانه داشته باشید، اهدافی واقع‌بینانه و روشن برگزینید.

13)    الگو باشید.

14)    اهداف، برنامه‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری برنامه‌های خود را بشناسید.

15)    به مدیران و سرپرستان سازمان خود آموزش دهید.

16)    با دهان باز نمی‌توانید شنونده خوبی باشید.

17)    به آنچه در مورد آن داد سخن می‌دهید، عمل کنید.

18)    رهبران عامل تغییرند.

19)    خود را محدود نسازید. تفاوت مدیر و رهبر در آن است که رهبران برای خود محدودیت قائل نیستند.

20)    هدایت کشتی در آب‌های آرام برای همه آسان است.

10گام جهت رسیدن به سازمانی خلاق تر

  1- اگر براستی خواهان یک سازمان خلاق هستید از خودتان سوال کنید ‏، آیا آماده هستید کارکنانتان با بیان ایده‌های خود سبب آزار شما شده و یا منشی شما با استدلال برای شما بیان کند که نظرات او از شما هوشمندانه‌تر است؟ پس در ابتدا در این خصوص فکر کنید. 

  2-به این موضوع توجه داشته باشید که شما دارای یک سازمان تقریبا خلاق هستید ‏شما کارکنانی دارید که قابلیت‌های نهفته‌ای داشته و دارای ایده‌های فراوان هستند، آنها ایده‌های خود را به هنگام صرف ناهار، نوشیدن قهوه و چای و یا در هنگام شستشوی دست و صورت به یکدیگر منتقل می‌کنند و در صورتی که به طور فعالانه در زمینه ارتقاء خلاقیت در سازمان تلاش نکنید، تمامی این ایده‌ها، هنگامی که آنان به پشت میز کارشان برمی‌گردند‏، فراموش خواهند شد.  

   3-ایجاد امنیت نمایید، این نکته اهمیتی ندارد که کارکنان سازمان شما چقدر خلاقند‏ بخاطر داشته باشید در صورتی که آنان اعتماد به مدیریت شما نداشته باشند، ایده‌های خود را منتقل نخواهند کرد و دو دلیل برای این کار وجود دارد.بیان ایده‌های نو با خود مخاطراتی را به همراه دارد، چه بسا ممکن است عده ای ، بیان کنند ه ایده را تحقیر نمایند و یا آنانی که علاقمند به تغییرات نیستند به مخالفت با کسانی بپردازند که ایده‌های خود را بیان کرده اند ‏، لذا در صورتی که اعتماد وجود نداشته باشد ، کارکنان ایده‌های خوب خود را بیان نخواهند کرد.ایده‌های خوب اغلب دارای ارزش بسیار زیاد هستند و اگر کارکنان اعتماد به مدیریت نداشته باشند ، تمایلی ندارند تا چنین منفعتی نصیب سازمان شود و چه بسا یک شانس بسیار خوب برای آنان باشد که ایده‌های با ارزش خود را برای خویش استفاده کرده و از این طریق حتی یک شرکت برای خود ایجاد نمایند. 

 

   4-شرایطی را در سازمان پدید آورید تا ارتباطات تسهیل شده و ایده ها در سازمان به گردش درآیند و مدیریت نیز با جدیت آنان را تحویل گرفته و مورد بررسی قرار دهد و این می تواند از طریق سیستم مدیریت ایده‌های شغلی انجام شود.همچنین می توان در سازمان دیوار ثبت نظرات را ایجاد نمود تا هرکسی که ایده ای به ذهنش می رسد آن را با نام خود بر روی آن ثبت نماید.  

   5- شرایطی را ایجاد نمایید که افراد در بیان ایده ها مشارکت نمایند .یک ایده اغلب نوک یک کوه یخ ایت که اگر کارکنان با یکدیگر همکاری نمایند ‏ این ایده توسعه یافته و از یک ایده خوب به یک ایده بسیار ازشمند تبدیل خواهد شد  

    6- یقین حاصل نمایید که تمامی کارکنان در کلیه واحدهای سازمان می توانند در شرکت دادن ایده‌های خود و توسعه آنها مشارکت نمایند .اگر تصور می کنید تنها کارکنان بازاریابی قادرند در زمینه بازار یابی ایده‌های نو ارائه نمایند ، تنها ایده ها ی معمولی نصیبتان خواهد شد ، شاید تعجب کنید که کارکنان حسابداری، منابع انسانی و حتی کارکنان رستوران نیز می توانند ایده‌های خوبی در زمینه بازاریابی ارائه نمایند .  

   7- اگر کارکنان شما ایده‌های خوبی ارائه می‌کنند به آنها پاداش دهید و این پاداش تنها پول نخواهد بود ، دادن مرخصی ، هدایا ، گواهی و یا تشویق از طرف مدیرعامل سازمان می تواند بسیار ارزشمند باشد.البته پاداش ها می توانند پول و یا حتی پول ناشی از بکارگیری ایده ها باشد ، بخصوص سهیم کردن کارکنان در منافع ناشی از بکارگیری ایده ها بسیار مهم خواهد بود زیرا بجای اینکه آنان در پی تخریب سازمان باشند به دنبال ارائه ایده های خوب و عملی ساختن آنها خواهند بود .  

   8- هیچ گاه کارکنان را بخاطر ایده‌های نامناسب تنبیه نکنید، حتی یک خنده ممکن است بطور جدی سبب کاهش اعتماد به نفس شخصی شود که فردا می تواند ایده ای بسیار عالی ارائه نماید . کارکنان خلاق در تمامی زمانها دارای ایده هستند گاهی اوقات بعضی از ایده‌های آنها نامناسب‌اند و بعضی اوقات بسیار هوشمندانه هستند لذا با تنبیه افراد خلاق این ایده‌ها از دست خواهند رفت.  

   9- خیلی بر روی تحقیقات و تحلیل ها تکیه نکنید، اگر چه آنها در جای خود دارای ارزش بوده و واقعا وجود آنها در قرن 21 بسیار ضروری است اما بزرگترین ایده‌ها معمولا از طریق الهام به دست آمده‌اند.  

   10- بخاطر داشته باشید خلاقیت یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است و منافع آن در کوتاه مدت به سازمان باز نمی‌گردد‌، اگر سازمان شما خلاق نیست، زمان خواهد برد تا کارکنان با روش‌های جدید فکر کردن آشنا شده تا نحوه رفتار و روش تولید کردن آنها تغییر کند. پس زمانی که ایده‌ها به جریان افتد، آنها باید به مرحله عمل برسند و این نیازمند زمان است. اما در گذر زمان نتایج و منافع این سزمایه‌گذاری قابل توجه خواهد بود، لذا برخیز و برای رسیدن به این هدف حرکت کن.  

چه کنیم تا به ما اعتماد کنند

     چه کار کنیم تا مردم به گفتهای ما اعتماد کنند؟ پاسخ ساده است: باید قابل اعتماد باشیم. توجه کنید که اعتماد کردن مسئولیت دیگران نیست بلکه لیاقت ماست. اما چگونه این مهمترین صفت خوب را برای خود به دست آوریم؟ واقع امر این است که برای قابل اعتماد بودن داشتن دو چیز اهمیت دارد
 

1- شخصیت
2-
قابلیت
اعتماد کردن به پزشکی که بسیار ماهر است اما معروف است که برای دردی که می تواند با دارو درمان کند، عمل تجویز می کند، بسیار سخت است چرا که فقدان شخصیت به وضوح مشاهده می شود. در همین حال به پزشک دیگری که دارای حسن نیت بسیار بوده ولی در تشخیص درد، ضعف دارد نیز نمی توان اعتماد کرد. در این مورد پزشکی مورد اعتماد واقع می شود که دارای هر دو جنبه باشد: شخصیت و قابلیت. اما مولفه‌های تشکیل دهنده و تعریف کننده این دو مشخصه کدامند؟


الف- عنصر شرافت: راستگویی و دستکاری اساس زندگی با شرافت است. وجود این عنصر در نزد هر شخص، سرمایه‌ای بسیار با ارزش محسوب می شود.  

ب- بلوغ 


ج- بلند نظری: بسیارند کسانی که زندگی را به شکل یک شیرینی فرض می کنند که اگر دیگری بخشی از آنرا بردارد، آنرا به منزله از دست رفتن سهم خود میی دانند. این، یک نگرش بر اساس محدودیت و تنگ نظری است. در مقابل این نگرش، بلند نظری مطرح است. در این نگرش، نعمات خداوند، بی انتها دیده می شود و برذاشت دیگران به معنای کاهش سهم خود تلقی نمی گردد.  


 الف- تکنیکال و فنی: اگر راجع به موضوعی مایلیم که مورد اعتماد قرار گیریم، باید نسبت به موضوع دارای دانش و اطلاعات لازم باشیم. این موضوع بدیهی به نظر می آید


ج- وابستگی متقابل: قابلیتی است که باعث می شود یک نفر بتواند کار خود را به دیگری تفویض کند و در همین حال آمادگی داشته باشد که کار همکار خود را انجام دهد


می توانید وجود مشخصات فوق را در وجود خودتان چک کنید. قبل از اینکه سوال کنید چرا به ایده‌ها و گفته‌هایتان در سازمانتان بها داده نمی شود، شاید بهتر باشد که سوال کنید که آیا من فرد قابل اعتمادی هستم؟

ب- مفهومی: با درگیر شدن در جزئیات، این قابلیت باید در نزد افراد باشد که از موضوع مهم غافل نگردند. پرداختن به موضوعات جزئی نباید باعث گردد که موضوع اصلی فراموش شود. این قابلیتی است که به انسان عمق دید می دهد.
 
قابلیت از طرف دیگر در موارد زیر باید وجود داشته باشد
شخصیت از موارد زیر شکل می گیرد:  

شما تا چـه اندازه به وقتتان ارزش میدهید

 

بدون نظر از وبلاگ خودتون بیرون نرید حداقل با پیام نگار کناری پیام بذار. متشکرم  

 

     

    آیا از بـرنامه زمـانی مـشخصی برای به انجام رسـانـیـدن کـارهــای خود پیروی میکنید؟ یک عامل بسیار مهم در هر موفقیتی برنامه ریـزی صحیح و پیروی از یک برنامه زمانی مشخص برای نیل بـه اهداف مطلوب میـبـاشد. اکنون برای آنکه قادر باشید از وقــت خود به نحو احسن استفاده کنید نکات و راهکارهای زیر را در زندگی خود بکار بندید


* فعالیتهای روز بعد خود را از شب قبل برنامه ریزی کنید و روی کاغذ یادداشت کنید


* کارهای خود را اولویتبندی کنید


* کارهایی دشوار را زودتر از بقیه انجام دهید


* امور با اهمیت اما ناخوشایند را به تعویق نیاندازید


* کارها رابدون وقفه به پایان رسانید


* مابین فعالیتها برای خود وقت استراحت نیز در نظر بگیرید


* مکالمات تلفنی خود را نیز از پیش برنامه ریزی کنید: سخنانی که میخواهید بیان کنید را روی کاغذ یادداشت کنید


* خود انگیخته باشید و مقهور موانع نگردید


* هرگاه تصور کردید کاری بی فایده میباشد، دست از آن بکشید


* در صورت لزوم یکسری تغییرات آگاهانه در رفتار خود پدید آورید


* در زندگی فردی منظم باشید تا وقت خود را صرف یافتن وسایل گم گشته خود نکنید


* برای وقت خود ارزش قائل باشید زمان هیچگاه به عقب باز نمیگردد


* استرس و خستگی معلول کارهایی که به انجام رسانیده اید نیست بلکه بیشتر از افسوس  

 

کارهایی است که میتوانستید انجام دهید اما انجامشان نداده اید


* به هیچ فردی اجازه ندهید وقت شما را تلف کند. بیاموزید که در صورت لزوم با صراحت "نه" بگویید


* سعی کنید فرد خوشبینی باشید و همواره در انتظار رویدادهای خوشایند در زندگی خود باشید.
 

*هنگام نیاز از فرد آگاهی راهنمایی بخواهید.  

 

 

* "وقت کشها" و یا هدر دهنده های وقت را به حداقل برسانید. آنها شامل موارد زیر میباشند


*
تلفنهای طولانی، بی هدف و غیر ضروری.


*
بازدیدکننده ها و میهمانان ناخوانده.


*
پشت گوش اندازیها.


*
گفتگوهای بی ثمر و یا نا مشخص.


*
دانش فنی ناکافی و یا اطلاعات ناقص هنگام انجام کار.


*
فقدان اهداف و اولویت بندیها و یا مبهم وگنگ بودن آنها.


*
فقدان برنامه ریزی.


*
خستگی و استرس.


*
ناتوانی در " نه " گفتن.


*
بی نظمی و نابسامانیهای فردی.


*
تماشای تلویزیون. تماشای بیش از 2 ساعت در روز برنامه های تلویزیونی معقول نمیباشد.


 


روش ایجاد یک ارتباط موفق

        ارتباط کلامی تنها وسیله ایجاد ارتباط نیست، کلماتی که ما بر زبان جاری می‌کنیم، بر حسب موقعیت، فقط بین هشت تا بیست ‌و ‌چهار درصد پیام ما را تشکیل می‌دهد. اطلاعات می‌تواند بدون استفاده از زبان منتقل گردند، در اینجا است که شخص هوشمند با استفادة هدفدار از کانالهای ارتباطی غیرکلامی، می‌تواند تاثیرگذاری بر دیگران را افزایش دهد. می‌توان از حرکات مخاطب خود افکار او را تا حد زیادی خواند و اطلاعاتی را کسب کرد که صرفاً از روی کلام بدست نمی‌آید. باید به این نکته توجه داشت که ارتباط کلامی و غیرکلامی مکمل یکدیگرند و در مواردی که با هم تناقض داشته باشند یعنی گفتة فرد با حرکات و حالات وی همخوانی نداشته باشد، در مخاطب حس بی‌اعتمادی ایجاد کرده و به دنبال آن پیش‌داوری خواهد نمود.

وسایل ارتباط غیرکلامی به دو دسته تقسیم می‌گردند:

نشانه‌های شنیداری :

شدت صوت، سرعت بیان، لهجه، تکه کلام، آهنگ سخن و مکث‌ها

نشانه‌های بصری

استفاده از حرکات دست، اعمال نمایشی، حالت بدن

  

اکنون به توضیح برخی از این موارد می‌پردازیم :

استفاده از حرکات دستها :  

می‌توان با استفاده از دستها نفوذپذیری بیشتری در سخنان خود ایجاد کرد و به روشن‌تر شدن مطالب و یا تاکید بر قسمتهایی از آن کمک نمود. این حرکات بسیار مؤثر می‌باشند و می‌توانند نشان دهندة تسلط، قاطعیت و یا بی‌تفاوتی و عدم اعتماد شما باشد. البته باید توجه داشت که حرکت دستها نباید بی‌ضابطه، ساختگی و یا بی‌هدف باشد. ایستادن در حالی که دستهای ما در پشت بدن قرار دارند، نشان‌دهندة سردی و تکبر است، قرار دادن دستها در جیب شلوار نشانه بی‌ادبی بوده و حرکت زیاد دستها نیز به دستپاچگی و عدم تسلط تعبیر می‌شود. برای تمرین می‌توان حرکات خود را از قبل در مقابل آینه مشاهده نمود و یا از یکی از دوستان خواست که حالات و حرکات ما را بازگو نماید. بهتر است که از حرکات و حالات دیگران تقلید نکنید و از حرکات طبیعی و ذاتی خودتان استفاده نمائید. هر قدر که راحت‌تر و بدون اطوار صحبت کنید، به همان نسبت سنگین‌تر به نظر خواهید آمد. یک چهرة خشک و بی‌روح در شخص مقابل، ایجاد بی‌اعتمادی می‌کند، چرا که او نمی‌تواند برداشت خاصی از این چنین چهره‌ای نماید البته خنده و یا لبخند ساختگی نیز دردی را دوا نمی‌کند و معمولاً در همان مراحل اولیة، تصنعی بودن آن آشکار می‌شود. ولی یک لبخند حقیقی و بی‌ریا به نحو مؤثری به ایجاد ارتباط و اعتماد متقابل کمک می‌نماید.

ارتباط بصری :  

حتماً تا به حال با این گفته که‌ “ تا به چشمهای طرف نگاه کردم همه چیز دستگیرم شد” مواجه شده‌اید. شاید در نگاه اول این گفته اغراق‌آمیز به نظر آید، اما بعضی‌ها بر این عقیده‌اند که چشمها مهم‌ترین وسیلة ارتباط غیرکلامی هستند، و گاه معنی و مفهوم یک نگاه بیش از هزار جمله است، بطوری که بسیار پیش‌ آمده در مواقعی که انسان دچار احساسات و عواطف شدید می‌شود دیگر قادر به سخن گفتن نیست. اینجاست که نگاه و یا اشکی که از چشم جاری می‌شود تاثیری بس شگرف خواهد داشت و پیامی را منتقل خواهند نمود که هیچ جمله‌ای قادر به بیان آن نیست. هنگامی که گوینده به آنچه که می‌گوید اطمینان ندارد و یا در گفته خود صادق نیست، معمولاً می‌کوشد تا نگاهش با نگاه مخاطب خود تلاقی نداشته باشد و اغلب نگاه خود را به جای دیگری می‌دوزد. در این گونه موارد ایجاد ارتباط بصری به حداقل خود می‌رسد. نگاه کردن بیش از حد به اطراف، تغییر دادن مسیر نگاه به این طرف و آنطرف در مخاطب ایجاد ناآرامی خواهد نمود.

حالت بدن :  

وضعیت و حالت بدن می‌تواند نشان‌ دهندة اعتماد به نفس و یا اضطراب و بی‌قراری شخص باشد. حالت بدن با نیم تنه‌ای متمایل به جلو و چانه‌ای با کشیدگی ملایم، نشان از توجه و علاقه به موضوع است. برعکس شانه‌های آویخته و پشت خمیده، بازتابی از خستگی، بدخلقی، عدم اعتماد به نفس و یا بی‌علاقگی است. بنابراین می‌توان با وضع و حالت علاقه یا عدم ‌علاقة خود را به طرف مقابل نشان داد.

 فاصله :  

   در هنگام گفتگو فاصله بین افراد نیز می‌تواند نشان از چگونگی ارتباط فی‌مابین داشته باشد برخی فاصله را به چهار قسم تقسیم کرده‌اند : 

ـ فاصله صمیمی ( تقریباً 60 سانتی‌متر)

ـ فاصله شخصی ( 60 تا 150 سانتی‌متر)

ـ فاصله اجتماعی ( 150 تا 200 سانتی‌متر)

ـ فاصله عمومی ( از 2 تا تقریباً 8 متر)

فاصله نشان‌دهندة روابط میان دو طرف همدلی و صمیمیت آنهاست. کم کردن هر یک از فواصل تعیین شده می‌تواند پیام‌های ناخوشایندی را به همراه داشته باشد و غالباً به سطح ارتباطی صدمه خواهد زد.  

بلندی ‌آوا و سرعت بیان : 

   صدای رسا و بلند موجب جلب توجه مخاطب شما خواهد گردید. البته باید توجه نمود که این بلند بودن صدا از حد متعارف تجاوز ننماید. چرا که این فزونی در شدت صوت، می‌تواند به جای آنکه نشان از اعتماد به نفس داشته باشد به پرخاشگری نیز تعبیر شود. سخن گفتن با صدای آرام، سنجیده و متانت را می‌رساند. صحبت کردن با صدای آرام نفوذ بیشتری دارد چرا که مستمع مجبور است تمرکز بیشتری داشته باشد. سرعت زیاد اغلب موارد نشانگر تسلط سخنگو و اعتقاد وی از آنچه که می‌گوید است. مستمع از چنین گوینده‌ای مطلب زیادی را در زمان کوتاه فرا می‌گیرد. از سوی دیگر سرعت زیاد در موقع سخن گفتن شاید نشان از ترس و هیجان داشته باشد و این گونه تعبیر شود که سخنگو می‌خواهد هر چه سریعتر از مخمسه‌ای که در آن گرفتار شده رهایی پیدا کند. برای اینکه اثر بیشتری بر روی مخاطب خود داشته باشیم، بهتراست سرعت خود را طوری تنظیم کنیم که همواره توجه طرف مقابل معطوف سخنان ما بشود. مطالب مهم را می‌توان با بیان شمرده،  آهسته و نافذ، بهتر جلوه داد.