مدیر خوب بایستی مشاوران و دستیاران شایسته داشته باشند. ایده ال این است که هر کدام از افراد تیم در کار خودشان تخصص بیشتری، نسبت به مدیر داشته باشند. زیرا به این ترتیب هدفهای تیم بهتر تحقق می یابد.
این ممکن است کمی خطر داشته باشد، اما استخدام و ارتقای افرادی که از شما بهترند و دانش روز را دارند بسیار ضروری است. این به شما کمک می کند که به کار اصلی تان که مدیریت است بیشتر بپردازید.
بنابراین، به جای این که از افراد با تجربه تر و متخصص تر از خود بهراسید فعالانه آنها را به کار گیرید. شما فقط شرایط و ابزار مورد نیازشان را فراهم کنید و به آنها کمک کنید تا به هدفهای خود برسند و موفقیت هایشان را تائید کنید.
هر جا امکان داشت سعی کنید به اندازۀ کافی در مورد تخصص آنها اطلاع کسب کنید و گه گاه نظرات خود را ابزار نمائید تا بدانند شما علاقه مند و مطلع هستید.
به خاطر بسپارید دلیلی ندارد چون شما می خواسته اید مدیر شوید دیگران هم همین را بخواهند. بسیاری از افراد ترجیح می دهند که سهم فردی در انجام کارها داشته باشند و بدین ترتیب بر تخصص خود تمرکز کنید. افراد دیگر اولویتهای دیگری در زندگی دارند و غیر قابل پیش بینی بودن و مسئولیتهای شغلی مدیریتی را نمی خواهند. بنابراین، به غیر از آنها که خواستار شغل مدیریت بوده اند و شما در رقابت با آنها برنده شده اید. دیگر کارمندان می خواهند شما مدیرشان باشید.
همیشه با خود بگویید:
«من فعالانه وقت خود را با بهترین کارمندانم می گذرانم و حداکثر تلاشم را می کنم که آنها موفق شوند و پیشرفت کنند.
1- قاطع، اما مهربان باشید.
2- جدی ، اما لطیف باشید.
3- در انجام کارها روی شیوهای خاص تأکید نکنید. شاید کسی بتواند از مسیر کوتاهتر و بهتری شما را به مقصد برساند.
4- توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد.
5- به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط کار در کارایی کارمندان مؤثر است.
6- با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه، انگیزه کاری آنها را از بین نبرید.
7- از مشورت و نظرخواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید.
8- با رفتارهای ضد و نقیض، اعتماد زیردستان را از خود سلب نکنید.
9- در به وجود آوردن فضای رقابتی سالم، کوشا باشید.
10- برای ارتقای سطح دانش کارمندان و افزایش بهرهوری آنان، کلاسهای آموزشی ترتیب دهید و از لوازم کمک آموزشی بهره گیرید.
11- دقت کنید که توبیخ کارمند خطاکار، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود.
12- در صورت لزوم با قاطعیت نه بگویید.
13- سعی کنید با اصول ساده روانشناسی آشنا شوید.
14- طوری رفتار کنید که دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب کنند و آینده کاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم کنند.
15- هرگز در حضور کارمندان با دیگر معاشرین خود، پشت سر افراد بدگویی نکنید.
16- همواره معلم باشید و یادتان باشد که همکاران شما از رفتار شماب یشتر از گفتار شما می آموزند.
17- شما یا نماینده شما باید در همه صحنه های شادی و غم همکارانتان حضور داشته باشد.
18- با شروع به موقع جلسات، وقتشناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید.
19- در انجام کارها به سه نکته بیش از بقیه نکات توجه کنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
20- انتقاد پذیر باشید.
21- با بیتوجهی، تلاش و زحمات زیردستان را بیارزش نکنید.
22- با وسواس بیهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهید و به خاطر داشته باشید زمان برای شما متوقف نمیشود.
روزی دو نفر کوله بار سفر می بندند و با هم به مسافرت می روند. در حین سفر راهشان به جنگلی می افتد و مجبور می شوند از آن عبور کنند. بعد از طی مسافتی، می بینند از دور پلنگی به سمتشان می آید. یکی از آن دو کوله بارش را بر زمین نهاده شروع به فرار می کند. آن دیگری صدا می زند که ای برادر کجا داری می دوی؟ پلنگ که از هر دوی ما سریعتر می دود.
آنکه در حال دویدن بود سر برمی گرداند و جوابش می دهد که: «مهم آن نیست که پلنگ از هر دوی ما سریعتر می دود، مهم آن است که از بین ما دو نفر کدام یک تندتر می دویم.»
به طور کلی مجموعه نتایج حاصل از خلاقیتشناسی تحلیلی اختراعات توسط آلتشولر که تشکیل دهنده دانش TRIZ است شامل مفاهیم مختلفیست که مهمترین آنها به صورت فهرستوار بیان مینماییم :
۱- مقدمه
کارآفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی جدید و پذیرش مخاطرات و سود حاصل از آن. به عبارت دیگر، کارآفرینی فرایند خلق چیزی جدید و باارزش است که با اختصاص زمان و تلاش لازم و در نظر گرفتن ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال به ثمر میرسد. این تعریف دارای چهار جنبهی اساسی است:
کارآفرینی مستلزم فرایند خلق است. خلق هر چیز ارزشمند و جدید. این خلق باید برای کارآفرین و مخاطبی که این خلق برای او انجام شده است ارزش داشته باشد.
کارآفرینی مستلزم وقف زمان و تلاش کافی است.
در نظر گرفتن ریسکهای اجتنابناپذیر لازمهی کارآفرینی است.
در کارآفرینی، رضایت شخصی از استقلال کاری به وجود میآید.
چند جنبهی مشترک در همهی تعاریف کارآفرینی وجود دارد: ریسکپذیری، خلاقیت، استقلال و پاداش.
2- کارآفرین کیست؟
کارآفرین کسی است که فرصتی را کشف و برای پیگیری و تحقق آن، سازمان مناسبی را ایجاد میکند.
کارآفرین کسی است که عمدتاً به منظور کسب سود و رشد، کسب و کاری را تاسیس و اداره میکند که مشخصات اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.
کارآفرین کسی است که سیاستگذاری کسب و کار با اوست و به حساب خود ریسک مالی آن را به عهده میگیرد.
کارآفرین کسی است که موسسهی اقتصادی، خصوصا کسب و کاری را که معمولا مستلزم ابتکار و ریسک قابل توجهی باشد سازماندهی و اداره میکند.
3- وجوه مشترک کارآفرینان
ریسکپذیری (ریسکهای متوسط و حساب شده)
نیاز به توفیق
نوآوری، خلاقیت، ایدهسازی
اعتماد به نفس
پشتکار زیاد
آرمانگرایی
پیشقدم بودن
فرصتگرا بودن (بیشتر در جستجوی فرصتها هستند تا تهدیدات)
نتیجهگرا بودن
اهل کار و عمل بودن
آیندهگرایی
4- صفات اشخاص کارآفرین
کارآفرینان اعتدال در میزان خطر را ترجیح میدهند. فعالیتهای با میزان خطر معتدل، آنهایی هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلی را ایفـا میکند. ممکن است شرایط مساعد هم در آن نقشی داشته باشد، اما تاثیر آن به وسیلهی مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجهی کار جزء مسئولیتهای خود شخص باشد.
کارآفرینان از خطر استقبال میکنند، در صورتی که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت دیگر، آنها مسئولیت فعالیتهایی را که در آنها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد و یا یک خودکشی مالی باشد را به عهده نمیگیرند. کارآفرینان برای قبول خطر باید جرأت داشته باشند و بدین وسیله سرنوشت خود را رقم مــیزنند. اما در شرایط نامطمئن تمام جوانب را برای حل مشکلات در نظر گرفته و بنا بر تناسبشان، آنها را طبقهبندی میکنند.
کارآفرینان مسئولیت شخصی را قبول مـــیکنند. یکی از انگیزههای اصلی برای دنبال کردن آینده، کارآفرینی است. او ترجیح میدهد که خودش تصمیم بگیرد و در جریان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار میگیرد. اگر شکست بخورد، فقـط مـیتواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحیت کارآفرینی خود را تایید کرده است.
کارآفرینان اعتماد به نفس دارند. کارآفرینان به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آنها بر این باورند که میتوانند انتظاراتی که از آنها هست برآورده کنند. به عبارت دیگر، آنها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست، در نظر میگیرند. ظاهرا کارآفرینان واقعی به خاطر اعتماد به نفس بالایی که در خود میبینند و برای دیگران غیرقابل لمس است، موفق میشوند.
کارآفرینان به دنبال بازتاب عملکرد خود هستند. کارآفرینان به خاطر آگاهی از وضعیت موجود به دنبال بازتاب عملکرد خود چه خوب، چه بد، هستند. بدون داشتن این اطلاعات ادامهی کار برای آنها خیلی مشکل است. کارآفرینان در هر کاری که انجام میدهند، هدفگرا هستند. بدین ترتیب که آنها همیشه به فکر اهداف طولانی مدت خود بوده و کارهایی که امروز انجام میدهند، در راستای اهداف آیندهشان است. آنها همیشه چیزی را مورد هدف قرار داده و اهداف آنها معمولا عادی نیستند. به همین خاطر دیگران آنها را بلندپرواز مینامند.
کارآفرینان، همیشه به دنبال مبارزه بوده و احساس اکتساب را دوست دارند. بنابراین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر میگیرند. آنها محصولاتی با کیفیت بالا تولید و بر اساس مرغوبیت و راندمان رقابت میکنند. آنها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت میبرند.
کارآفرینان نوآور هستند و همواره در مقابله با موقعیتها از راهها و روشهای جدید استفاده میکنند. آنها از توانایی خود در خلاقیت لذت میبرند. از تصورات و ابتکارات شخصی خود برای یافتن راههای جدید و کنار هم گذاشتن چیزها استفاده میکنند. آنها پر از پرسش هستند.
کارآفرینان خستگی را زیاد احساس نمیکنند. در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سریعاً برای حل آنها اقدام میکنند. آنها میدانند با کار موثر، به اهداف خود خواهند رسید.
5- وظایف کارآفرین
هشت وظیفه برای کارآفرین وجود دارد:
از موقعیتهای محیط آگاه میشود.
برای استفاده از این موقعیتها خود را به خطر میاندازد.
برای کار سرمایهگذاری میکند.
نوآوریها را معرفی میکند.
کار و تولید را نظم میبخشد.
تصمیم میگیرد.
برای آینده برنامهریزی میکند.
محصولات خود را با سود میفروشد.
6- انگیزههای مهم کارآفرینی
سه انگیزهی اولیه باعث میشود که افراد، کارآفرین شوند:
نیاز به پیشرفت
علاقه به آزادی و استقلال
احتیاج به رضایت شغلی
7- سرچشمهی کارآفرینی
کارآفرینان از کجا میآیند؟ اشخاص چگونه کارآفرین میشوند؟ آیا کارآفرینان زاده شده یا ساخته میشوند؟ زمانی بود که تصور میشد کارآفرینان به جای ساخته شدن، متولد میشوند. صفات آنها به قدری نادر بودند که در هر جایی یافت نمــیشدند. امروزه، شواهد کافی وجود دارد که نشان دهد صفات کارآفرینی را میتوان با آموزش، پرورش داد.
8- نقشهای کارآفرینان در جامعه
کارآفرینان نقشهای ذیل را در جامعه ایفا خواهند کرد:
عامل اشتغالزایی
عامل انتقال فناوری
عامل ترغیب و تشویق سرمایهگذاری
عامل شناخت، ایجاد و گسترش بازارهای جدید
عامل تعادل در اقتصادهای پویا
عامل کاهش بوروکراسی اداری (کاهش پشت میزنشینی و شوق عملگرایی و...)
عامل نوآوری و روانکنندهی تغییر
عامل تحریک و تشویق حس رقابت
عامل ساماندهی